جدول جو
جدول جو

معنی غاشیه کش - جستجوی لغت در جدول جو

غاشیه کش
آنکه زین پوش اسب مخدوم را بر دوش بکشد، حمل کنندۀ غاشیه
کنایه از خدمت گذار، فرمان بردار
تصویری از غاشیه کش
تصویر غاشیه کش
فرهنگ فارسی عمید
غاشیه کش
دفنوک کش برنده غاشیه حامل غاشیه
تصویری از غاشیه کش
تصویر غاشیه کش
فرهنگ لغت هوشیار
غاشیه کش
((~. کِ))
خادم
تصویری از غاشیه کش
تصویر غاشیه کش
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

آلتی از فلز یا از جنس دیگر که وقت پوشیدن از درون بر لبه پسین کفش نهند و سپس بیرون آرند تا کفش کج و دو تا نشود
فرهنگ لغت هوشیار
((~. کِ))
اسبابی به شکل یک صفحه منحنی باریک و دراز و معمولاً دسته دار که پس از فرو بردن نوک پا در کفش آن را پشت پا می گذارند تا پشت کفش خم نشود و به آسانی بتوان کفش را پوشید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پاشنه کش
تصویر پاشنه کش
آلت فلزی، پلاستیکی یا امثال آنکه هنگام پوشیدن کفش پشت پا می گذارند و با آن لبۀ عقب کفش را بالا می کشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غاشیه کشیدن
تصویر غاشیه کشیدن
((~. کِ دَ))
خدمت کردن، فرمانبرداری کردن
فرهنگ فارسی معین